انسان موجودی دوبعدی است که یک بعد آن حیوانی و جسمانی است و بعد دیگر آن روحانی است. بعد حیوانیش او را به شهوت، غضب و غرائز حیوانی دعوت می کند و بعد روحانیش او را به رها شدن از این صفات و متصف شدن به صفات کمالیه فرا می خواند. انسان موجودی با اختیار است و حق انتخاب دارد یا راه درست و مستقیم را انتخاب می کند و به سوی خداوند متعال گام برمی دارد و یا راه گمراهان را برمی گزیند و به جای می رسد که قرب و مقامش را فراموش می کند و از حیوانات هم پست تر می شود:
اهل دل شو یا کـه بنده اهل دل |
ورنه همچون خر فـرومانی به گل |
هرکه را دل نیست او بیبهره است |
در جهان از بینوائی شهـره است |
رو به اسفل دارد اوچون گاو وخر |
نیستش کاری بجز از خواب و خور |
حقّ همی گوید که ایشان فی المثـل |
همچو گاوند و چو خر بل هُم أضَل |
ای رهگذر! حال خوب بیاندیش و تعقل کن که جای انسان فراتر از این حرفا است و باید از این ذلت رهایی یافت. برای این کار باید خویشتن را شناخت:
امیرالمومنین حضرت علی (ع) در بیانی زیبا می فرمایید:
من عرف نفسه و قد عرف ربه.
هرکس خود را شناخت به راستی که خداوند متعال را شناخته است.
پس ای رهگذر! خودشناسی مقدمه خداشناسی است و اجازه ورود به این مقال نیز در تحت اراده حضرت حق جل و جلاله است و باید عاجزانه از حضرتش می خواهیم که توفیق شناختش را به ما بدهد.